نتونستم در مورد خبر کمک شهرداری به لبنان چیزی ننویسم. جالبه بدونید:
- سخنگوی شورای شهر تهران نمیخواست در مورد این خبر چیزی به خبرنگارها بگه که از بد روزگار قضیه لو رفت و مجبور شدن اعلام کنن. (*، پاراگراف سوم)
- شورای دوم، پیش از این هم از این کارا کرده که اصلاً اعلام نشده! (مورد دوتا مونده به آخر لینک رو بخونید.)
- خیلی باحاله! سخنگوی شورای شهر در جواب اینکه چرا همین مبلغ اندك! را در تهران و برای تهرانیها هزینه نمیكنید گفته: «در این مصوبه به ظرایفی از این دست توجه كردهایم و به همین دلیل میخواهیم این مبلغ برای حل مشكلات نرمافزاری همدینان و شیعیان لبنانی هزینه شود و نگاهمان این است كه حداقل انتظاراتی كه لبنانیها از ما دارند را برآورده كنیم.» و گفته: «مبلغ 3 میلیارد تومان در مقایسه با كل بودجه شهرداری تهران، قابل توجه نیست و ما باید به انتظارات شیعیان لبنانی كه حداقل حمایت فكری و نرمافزاری است پاسخ دهیم.» و گفته: «مبلغ 3 میلیارد تومان در نظر گرفتهشده، رقم قابل توجهی نیست و حتی نمیتوان با آن یك پروژه عمرانی را اجرا كرد.» (*، پاراگراف چهارم و پنجم). در جواب دوست گرامیمان باید عرض کنم: «چطور است که این مبلغ برای یک کشور میتواند مفید باشد ولی برای یک شهر نمیتواند مفید باشد؟ مگر همهٔ کارهایی که شهرداری میکند پروژهٔ عمرانی است؟ میتوانستید برای کارهای مطالعاتی هزینه کنید. (مهمترین کارها در کشور ما ارزانترین کارهاست! البته منطقی است! در عادل عرضه و تقاضا قرار دارد!) دوست گرامی نگویید نمیتوان یا نمیشود، بگویید نمیتوانیم یا بلد نیستیم.)
- جالبتر اینکه خبرنگاران وقتی میخواهند از این کار انتقاد کنند یا پیشنهاد دیگری برای خرج این ۳ میلیارد توام بدهند در مورد وام ازدواج صحبت میکنند. (*، پاراگراف پنجم). اصولاً شهرداری را چه به این کارها؟ نمیدانم چرا وقتی یک کار اشتباه انجام میشود کار اشتباه قبلی که شاید کمتر اشتباه است درست تلقی میشود! یعنی فقط میتوان این پول را یا به لبنانیها داد یا به جوانان؟
- سخنگوی شورای شهر منت بر سر ما گذاشتهاند و گفتهاند: «شهرداری برای كمك به بازسازی لبنان با توجه به مواد 16 و 17 قانون بودجه، نیازی به مصوبه شورا نداشته است و شهردار تهران با آگاهی نسبت به این موضوع، بر دریافت مصوبه شورا تاكید كرده است.». یعنی ما بهتون حال دادیم که از شورا اجازه گرفتیم وگرنه میتونستیم کمک کنیم بدون این که هیچکس بفهمه. برید خدا رو شکر کنید. (*، پاراگراف چهارم)
- مملکت جالبی داریم. هرکس برای حرفهایش دلایل قانونی میآورد: (موافق: پاراگراف سوم) و (مخالف: بند دو و سه و چهار)
دوباره یک مطلب را یادآور میشوم که چرا مسئولان کشور در حضور خبرنگاران کارشان را اینگونه توجیه میکنند که مثلاً «مبلغ 3 میلیارد تومان با توجه به حجم پروژههای عمرانی، مبلغی نیست كه بخواهیم نگاه خاصی به آن داشته باشیم.»
- چقدر از بودجهٔ کشور در سرمایهٔ مردم در دست مسئولان کشور حیف و میل میشود که ۳ میلیارد تومان برای آنها چیزی نیست؟
- آیا حتماً باید شهرداری مثلاً ۳۰۰ میلیارد تومان پول داشته باشد تا کاری بکند؟
- اگر مبلغی اضافه میآید آیا نمیتوان عوارضی که شهرداری از مردم میگیرد کم کند؟ (با توجه به این که در اینجا (پاراگراف ششم) گفته شده شهرداری از سال ۶۸ از نظر مالی مستقل بوده.)
- مگر تهران هزینه برای کار نرمافزاری ندارد که میگویید: «فقط كفاف كمكهای نرمافزاری و فكری را میدهد و نمیتوان به دلیل كم بودن این مبلغ – 3 میلیارد تومان – از آن در پروژههای عمرانی استفاده كرد.»؟
- منظور از جملهٔ «به ظرایفی از این دست توجه كردهایم» چیست؟ از این حرف چه مطلبی را میتوان برداشت کرد؟
چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. چه مهتابی باشد، چه لامپ کممصرف، چه فانوس!
0 Comments:
Post a Comment