۱۳۸۶ دی ۹, یکشنبه

ایرانی مچاله

وقتی تو مترو میشینی، وقتی تو پراید میشینی، وقتی تو این وَن‌های جدید که عین تابوت می‌مونن میشینی یه چیزی هست که تو همشون اذیتت می‌کنه. اونم اینه که برای اینکه جا بشی باید یا باید زانوهات رو بچسبونی به گلوت، یا باید مورب بشینی یا باید قدّت کوتاه‌تر باشه. یه کم که بیشتر فکر می‌کنی می‌بینی این اتومبیل‌ها از جاهای خاصی از دنیا وارد شدن. بعد به خودت می‌گی "چرا؟". یه کم که بیشتر فکر می‌کنی می‌فهمی که بی‌دلیل نیست که ما سوار اتومبیل اندازه خودمون نمی‌شیم. چون کس دیگه‌ای نیست که بتونیم ازش بخریم. یا بهتر بگم، کس دیگه‌ای نیست که با اتومبیل خریدن ازشون بشه بهشون باج داد!

یه کم که بیشتر فکر می‌کنی دلت به حال پیری خودت می‌سوزه که به خاطر چیزی که خودت هم می‌دونی چند سال دیگه یه جور دیگه گریبانت رو می‌گیره باید اینجوری درب و داغون باشی.

1 Comment:

Me said...

zanoo too galooto paayam ;)