۱۳۸۶ دی ۳, دوشنبه

سند چشم‌انداز 20 ساله‌ی ایران

مقدمه

از سال 1378 در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام برای هم جهت سازی سیاست های کلی ضرورت ترسیم و تبیین یک افق روشن در آینده ایران مشخص شد. و لذا تا مدت‌ها مطالعات و مباحث تحت عنوان «افق آینده ایران اسلامی» ادامه یافت. در سال 1380 مفهوم چشم‌انداز بجای افق آینده مورد تأکید قرار گرفت و در مطالعات خود متوجه شدیم که بحث چشم انداز یک مقوله پیشرفته علوم مدیریتی و ذیقیمتی را بدست آورده اند. آن تجارب را نیز مورد مطالعه قرار دادیم . در همین سال نتایج مطالعات را با مقام معظم رهبری طرح کردیم ایشان ضرورت این مسأله را بسیار مهم تشخیص دادند و به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرد که سند ملی چشم انداز ایران را تهیه نمایند.

مجمع تشخیص مصلحت نظام کمیسیون خاصی را تحت همین عنوان تصویب کردند که کلیه مطالعات و تحقیقات دبیرخانه همراه با مطالعات و تحقیقات سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت را بررسی و متن اولیه سند چشم‌انداز را تهیه کردیم و به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستادیم.

نتایج کمیسیون چشم‌انداز در سال 1381 در مجمع تشخیص مصلحت نظام به بحث گذاشته شد و در سال 1382 پس از اصلاحاتی که مقام معظم رهبری در آن مصوبات انجام دادند به تصویب نهایی رسید و در تاریخ 23/8/82 به قوای سه گانه ابلاغ شد.

در تهیه و تدوین سند چشم‌انداز که پنج سال به طول کشید و از مطالعات و پیشنهادات گروههای تحقیقاتی از جمله سازمان مدیریت و برنامه ریزی و گروه مطالعات استراتژی توسعه صنعتی کشور استفاده شده است که از آنها تشکر می کنیم.

محسن رضایی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام


 

چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در 1404 هجری شمسی

با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامه‌ریزی شده و مدبرانه جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشم‌انداز بیست ساله:

جامعه‌ی ایرانی در افق این چشم‌انداز چنین ویژگی‌هایی خواهد داشت:

  • توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی، با تاکید بر: مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مندی از امنیت اجتماعی و قضایی.
  • برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی.
  • امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
  • برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره‌مند از محیط زیست مطلوب.
  • فعال، مسئولیت‌پذیر، ایثارگر، مومن، رضایت‌مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه‌ی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظامی اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
  • دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه ی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
  • الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه‌ای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره).
  • دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.

ملاحظه: در تهیه، تدوین و تصویب برنامه‌های توسعه و بودجه‌های سالیانه، این نکته مورد توجه قرار گیرد که شاخص‌های کمی کلان آنها از قبیل: نرخ سرمایه‌گذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال و تورم، کاهش فاصله درآمد میان دهک‌های بالا و پایین جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و تواناییهای دفاعی و امنیتی، باید متناسب با سیاست‌های توسعه و اهداف و الزامات چشم‌انداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاست‌ها و هدف‌ها به‌صورت کامل مراعات شود.

دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام (بهار 83)


 

چند نکته:

  1. آنچه من در مورد روش تدوین چشم‌انداز می‌دانم این است که همیشه چشم‌انداز یک سازمان با حضور و دخالت مستقیم و نظر مستقیم مدیران ارشد سازمان و حتی ذینفعان آن تدوین می‌شود. چگونه است که در تنظیم سند چشم‌انداز یک کشور که بر پایه‌ی جمهوری! و دموکراسی! بنا نهاده شده، از بالاترین عضو در هرم سازمانی یک جامعه‌ی دموکراسی که مردم باشند، هیچ‌گونه نقشی در تدوین این چشم‌انداز وجود نداشته. اصلاً اگر قرار باشد همه‌پرسی در یک کشور دموکراسی برگزار شود اول باید از مردم پرسیده شود انتظارشان از بیست سال آینده‌ی مملکتشان و خودشان چیست. می‌خواهم این اختلاف را گوشزد کنم که در یک جامعه‌ی دموکراسی رهبر، رئیس‌جمهور و هر مقام ارشد مدیریتی به‌عنوان خدمتکار مردم شناخته می‌شود نه تصمیم‌گیرنده برای سرنوشت مردم. مردم مانند سهامداران یک سازمان هستند که اگر کادر مدیریتی یک سازمان در رسیدن به اهداف سهامداران ناکارآمد تشخیص داده شود، آن کادر مدیریتی توسط مردم تعویض می‌شود.
  2. یک روز با یکی از دوستانم که در یک محل نیمه دولتی مشغول به فعالیت بود، داشتم در مورد سند چشم‌انداز ایران صحبت می‌کردم. او به من گفت کسی به سند چشم‌انداز اهمیتی نمی‌دهد و بر مبنای آن عمل نمی‌کند. البته منظورش این بود که این سند چشم‌انداز آنقدر احمقانه است که کسی به آن عمل نمی‌کند. البته من معتقدم آنقدرها هم احمقانه نیست. جای دیگری هم در یک جلسه با یکی از مسئولان در سازمانی وابسته به وزارت کشاورزی از او حرف‌هایی شنیدم که به نظر می‌رسید اصلاً به چشم‌انداز اعتقادی ندارد. جالب است که در ایران مدیران دو دسته‌اند: یا به چشم‌انداز و برنامه استراتژیک اعتقادی ندارد و نمی‌دانند چیست؛ یا تازه فهمیده‌اند چشم‌انداز چیست!
  3. تا آنجا که من می‌دانم چشم‌انداز یک گزاره‌ی بسیار کلی است که اگر درست تفسیر نشود می‌تواند مسیر برنامه‌ریزی را به بی‌راهه بکشد. البته – اصولاً و نه لزوماً عملاً – باید برنامه‌های پنج ساله که برای کشور نوشته می‌شود و بودجه‌هایی که سالانه برای کشور نوشته می‌شود بر مبنای همین چشم‌انداز باشد. ولی نمی‌دانم با وجود منحل شدن سازمان برنامه و بودجه و سوابقی که دولت نهم در بودجه نویسی و اجرای برنامه از خود نشان داده است چظور می‌توان از تدوین شدن این برنامه‌ها و یا سیاسی نشدن و حزبی نشدن این برنامه‌ها مطمئن بود. فقط امیدوارم یک نهاد نظارتی برای کنترل هم‌راستایی برنامه‌های اجرایی و تاکتیکی با برنامه‌ی استراتژیک کشور وجود داشته باشد.

1 Comment:

Me said...

1: shoma bikhod mikoni dar har sat-hi az modiriate mamlekati entezare bija dari, mage in modiran vaysadan shoma enteghadeshoon konid? azize dele baradar, faghat nezare va tashvigh shayesteye in nezaam ast.
2: hamantor ke dar http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C dide mishavad, keshvare iran aslan mardom salar nist ke bekhahad aslan dar ra'se an mardom farz shavand, che harfa.
3: inshalla ta 1404 aslan in akhoonda be darak vasel shodan va cheshmandazeshoonam ba khodeshoon be goor bordan.